۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

مشروح گفت و گوي مهندس و شيخ درباره تجاوز و اعدام

ـ به سيستم پيغامگير شيخ اصلاحات خوش آمديد. براي شنيدن مواضع اقتصادي ننه‌جون عدد 1، گرفتن پول از شهرام عدد 2، آلت دست دشمن شدن عدد 3، نوشتن بيانيه‌هاي غلط غلوط عدد 4، مشاهده شيرين‌كاري‌هاي شيخ عدد 5، عوضي گرفتن ديار باقي و ديار فاني عدد 6 و كتك خوردن از مردم قزوين عدد 7 را فشار دهيد.
و اينگونه بود كه مهندس نگران شيخ شد و شال و كلاه كرد تا به منزل شيخ برود. اين ديدار كه نزديك يك ساعت طول كشيد، جزئياتش در زير آمده است؛
شيخ: خيلي خيلي خوشحاليم كه در خدمت شما هستيم. به شما كه عرض كنم ما امشب به همه مسائل خواهيم پرداخت. ما اول برنده‌هاي بيانيه شماره قبل را اعلام كنيم؛ مهندس، از 1 تا 25‌هزار؟
مهندس: از بس رفتي 90، شدي عينهو عادل. راستي شنيدي؟
شيخ: بازداشت «هادي بادي» رو مي‌گي، اون تكذيب شد.
مهندس: نه‌بابا، 2 نفر از متجاوزان خداجوي لواسان را در اوين اعدام كردن.
شيخ: به شما كه عرض كنم، يه چيزايي شنيدم. حالا چرا قوه‌قضائيه اينارو اعدام كرده؟
مهندس: به جرم تجاوز به عنف.
شيخ: چايي‌تون سرد نشه.
مهندس: توش چيزم ريختي؟
شيخ: يه‌كوچولو انداختم.
مهندس: تو مثقالي چند مي‌خري؟
شيخ: ما كيلويي مي‌خريم.
مهندس: كيلويي؟! مصرفت مثل اينكه خيلي بالاست.
شيخ: مگه نبات رو نمي‌گي؟
مهندس: من مي‌گم دستگاه قضايي بايد به جاي اعدام اين 2 نفر با آنها وارد مذاكره مي‌شد.
شيخ: اين اعدام اصلا درست نيست. اينها در لواسان تجاوز كردند،‌بعد در اوين به دار كشيده شدند!!
مهندس: گنه كرد در بلخ آهنگري، به چيزش زدند گردن همون آدم رو در شوشتر!
شيخ: هر كسي هر جايي تجاوز كرده، به شما كه عرض كنم بايد همانجا اون يارو رو اعدام... يعني ببخشيد؛ همونجا بايد با وي از در آشتي وارد شد. بالاخره هر چيزي دو دو تا چهار تا دارد.
مهندس: اين متجاوزان خداجو به يك نفر تجاوز كردند، حكم‌شان اعدام شده است،‌اگر قوه قضائيه بخواهد به جرم تو رسيدگي كند، چند بار بايد اعدام شوي؟!
شيخ: چرا خودت را نمي‌گي؟ به شما كه عرض كنم من چند دقيقه وقت دارم؟
مهندس: اينجا خونه خودته، هرجور خواستي ‌وقت را مديريت كن.
شيخ: ما به راي يك ملت خيانت كرديم، هيچ كس هم با ما كاري ندارد.
مهندس: تو به حقر 40 ميليون تجاوزكردي، آراي خودت را از 40 ميليون كم كنيم، همين اندازه بايد اعدام شوي.
شيخ: به شما كه عرض كنم تو هم به حق همه ملت تجاوز كردي، آراي منافقان را از آن 13 ميليون كم كنيم،‌ بعد آن را ضربدر همه ملت كنيم،‌ تو بايد همين اندازه بروي بالاي چوبه‌دار.
مهندس: خودتو نمي‌گي كه الكي تهمت تجاوز زدي؟!
شيخ: كي بود گفت تقلب؟
مهندس: من نبودم، دستم بود.
شيخ: پس من هم نبودم، آستينم بود.
مهندس: برو بچه.
شيخ: به شما كه عرض كنم؛ آينه!
مهندس: ...
 
برگرفته از وب anti1.persianblog.ir

۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

انجمن حجتيه به دنبال شكار دانش آموزان

اخيراً گروهك منحرف انجمن حجتيه جذب دانش آموزان را در دستور كار خود قرار داده‌است.

به گزارش گروه "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس،‌ جوان آنلاين نوشت: برخي از سران گروهك منحرف حجتيه و مربيان اين انجمن بر جذب دانش آموزان به اين انجمن تأكيد دارند.

يكي از مهره‌هاي اصلي اين انجمن در سخنراني خود جهت تبيين استراتژي براي ساير اعضا گفت: "جهت پيشرفت كيفيت كار ضروري است دانش آموزان دوره راهنمايي را جذب گروه نمايند تا بتوان در موقع مقرر بر روي آنان سرمايه گذاري نمود. "

اين مسئول گروهك منحرف انجمن حجتيه در ادامه صحبت‌هاي خود كه برخي از معلمان نيز بودند گفت: "بايد در سر كلاس ها حساس باشيد و دانش آموزان را جذب نمايند و آنها را خوب آموزش دهيد تا آنها به سن 20 الي 25 برسند آن وقت نيروي فعال خواهند بود. "

اين عضو انجمن حجتيه در خصوص جذب دانشجويان نيز افزود: "دانشجويان هم خوب هستند. امام وقتي كلاس‌ها را طي كنند سنشان به 40 خواهد رسيد و شايد ديگر كارايي چنداني نداشته باشند. ولي بايد به دانش آموزان راهنمايي توجه نمود. "

۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

راز 9 و 11

در دهه‌های گذشته تعداد فیلمهایی كه بصورت مستقیم یا غیر مستقمیم به واقعه 11 سپتامبر اشاره كرده اند كم نیست . ما در اینجا به نشان دادن تعدادی تصویر كه از فیلمهای مختلف سینمایی ،تلویزیونی و انیمیشن ،تصاویر تبلیغاتی و ... كه به واقعه 11 سپتامبر بصورت subliminal messages اشاره میكنند اكتفا می كنیم. واقعه ای كه امروز بر كمتر كسی پوشیده است كه یك ماجرای از پیش تعیین شده توسط خود امپریالیست جهانی بود برای رسیدن به مقاصد استعماری خویش و بهانه ای برای حضور در خاور میانه برای تحقق هدف حكومت واحد جهانی.
همانطور كه می دانیم اعداد 9 و 11 از اعداد مقدس ماسونها می باشند و با توجه به نمادگرایی افراطی ماسونها (به نحوی كه در تمامی كارهایی كه  حضور داشته اند این نماد گرایی را رعایت كرده اند مانند جنگ 33 روزه، حمله اتمی به هیروشیما و ناكازاكی ، ماجرای طبس و ...)1 برای ما جای هیچ شكی نمیگذارد كه این اعداد به مثابه یك رد پا از آنها میباشد به عبارت دیگر كنار هم آمدن این دو عدد در واقعه ای كه ابهامات در مورد آن زیاد است به ما میگوید كه طراح واقعی چه جریانی هست.
حال اگر بپذیریم كه پشت این ماجرا دولت نامرئی به اصطلاح جهانی هست حال چه دلیلی دارد كه آنها برای چندین دهه  بخواهند از طریق رسانه های گروهی و یا هر ابزار دیگری به واقعه 11/9 اشاره كنند.
برای پاسخ به این سوال ابتدا نظریات دو تن از ظاهرا متفكرین امریكایی در مورد نقش رسانه های گروهی و چگونگی حكومت بر توده مردم  را مرور میكنیم.
لیپمن در کتاب "عقیده عمومی"، ‌توده مردم را با یک "جانور بزرگ" و یک "گله سرگردان" مقایسه می‌کند که بایستی توسط طبقه‌ای حاکم، راهنمایی شود. او طبقه ممتاز حاکم را اینگونه توصیف می‌کند: "طبقه‌ای متخصص که منافعشان، فراتر از ناحیه‌ای محدود است". این طبقه متشکل از افراد خبره، متخصص و دیوان‌سالار است. طبق نظر لیپمن، نخبگان یا همان طبقه ممتاز، ماشینی هوشمند هستند که از نقص‌های موجود در سیستم دموکراسی، برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده می‌کنند. "گله سرگردانِ" پر سر و صدا و ویران‌کننده (مردم) نیز نقش خود را ایفا می‌کند؛ با علاقه، کارهای طبقه ممتاز را تماشا می‌کند و در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت نمی‌کند، زیرا تصمیم‌گیری وظیفه مسئولین است، که البته هر کسی عضو گروه مسئولین نیست.
بنابراین رسانه‌های گروهی و تبلیغات پروپاگاندا، ابزارهایی هستند که طبقه ممتاز، ناگزیر از استفاده آن است تا بتواند بدون اعمال نیروی فیزیکی، بر مردم حکومت کند. یکی از مفاهیم مهم که لیپمن بیان می‌کند "تولید رضایت" است، و به طور خلاصه یعنی، کنترل و اداره افکار عمومی برای پذیرش دستورات طبقه ممتاز. به نظر لیپمن، عموم مردم، صلاحیت استدلال و تصمیم‌گیری در مورد موضوعات مهم را ندارند. بنابراین طبقه ممتاز، بایستی در جهت منافع خودشان تصمیم‌گیری کنند و سپس آن تصمیمات را به مردم بخورانند.2
ادوارد برنیس که به پدر روابط عمومی مشهور است، نیز با نظریات لیپمن در مورد مردم موافق است از نظر او "کنترل هوشمند و آگاهانه عادات و افکار مردم، اصلی مهم در یک جامعه دموکراتیک است. در حقیقت کسانی که این مکانیزم نامرئی جامعه را اداره می‌کنند، قدرت‌های حاکم بر کشور هستند و حکومتی نامرئی تشکیل داده‌اند.
ما فرمانبردار شده‌ایم، افکار ما شکل داده شده، ذائقه ما شکل داده شده، ایده‌های ما به ما تلقین شده، و این کار توسط کسانی انجام گرفته که هیچگاه نامشان را هم نشنیده‌ایم. این نتیجه منطقی روشی است که جامعه دموکراتیک ما، بر طبق آن سازماندهی شده است. اگر انبوه انسان‌ها بخواهند در جامعه‌ای کارآمد و بدون مشکل زندگی کنند، باید همین‌گونه در کنار هم کار کنند." 3
حال به سخنان استاد شهید مطهری پیرامون مسئله تلقین  توجه كنیم:
"مسئله تلقین از مسائل بزرگ «علم الروح» است.این مسئله را امروز به شكل روان ناخود آگاه به شكل عالی توجیه و تفسیر كرده اند كه انسان چگونه روانش تلقین می پذیرد . انسان در بیداری هم تلقین پذیر هست ولی چون در بیداری روح مقاومت میكند  نمی توان اثر آنرا مانند خواب ملاحظه كرد.اگر بتوانند كسی را به وسیله هیپنوتیزم به خواب مغناطیسی ببرند هرچه به او تلقین كنند  وارد ناخودآگاهش میشود- چون در حال خواب ، روان خودآگاه مقاومت نمی كند- و وقتی بیدار می شود حس نمی كند كه چیزی به او گفته یا یاد داده اند. گوستاو لوبون می گوید : می خواستم این قضیه را تجربه كنم كه آیا مسئله تلقین و روان ناخودآگاه در این حد درست است یا نه ؟دختر جوانی را آوردند و به خواب مغناطیسی بردند. در این حال آنچه را كه دلم خواست به او تلقین كردند می خواستم بگویم كه  این دختر در فلان روز فلان ساعت، سر فلان چهار راه برای یك سوال علمی با من وعده ملاقات بگذارد ( ظاهرا می گوید این كار را خود من انجام دادم). چند روز گذشت یكوقت دیدم همان دختر تلفن میكند یا نامه نوشته است : استاد !  من دچار یك مشكلی هستم فكر كردم این مشكل را غیر از تو كسی حل نمی كند ،اگر وقت دارید فلان روز ،فلان ساعت ،سر فلان چهارراه تشریف بیاورید . من سوال كوچكی دارم.یعنی همان كه در روان ناخودآگاهش رفته بود در روان خود آگاهش بروز كرد بدون آنكه خودش بفهمد كه این تلقینی است كه دیگران كرده اند و آنها این فكر را به روان ناخودآگاه او فرو كرده اند."4
 آیا غیر از این است كه رسانه های گروهی  بوسیله هیجانات مفرطی كه از طرق مختلف تولید میكنند به نوعی مخاطب خود را هیپنوتیزم كرده و سپس حرف اصلی خویش را به او تلقین می كنند ؟تصاویر  زیر در واقع بیانگر این است كه  آنچه كه در 11/9 رخ داد برای عموم مردم امریكا اتفاقی غیر منتظره نبود و حتی بالعكس یعنی  اینكه  آنها همیشه منتظر اتفاقی بودند كه در آن اعداد 11 و 9 و برجهای دو قلو و هواپیمایی نقش ایفا میكنند.
برای استفاده بهتر به شمشیر ولایت میهن بلاگ بروید

Supreme Leader Urges Aid to Flood-Stricken Pakistan

Ayatollah Khamenei the Supreme Leader of the Islamic Revolution led this year's Eid ul-Fitr prayers. Speaking after the prayers, His Eminence congratulated the Iranian nation and the Islamic Ummah on the occasion of Eid ul-Fitr and urged all Muslim people and governments to help the flood-stricken people of Pakistan.
Ayatollah Khamenei referred to his meetings with different groups of people - including students, professors, entrepreneurs, and officials of the country - during the month of Ramadan and said that the hopeful, determined and enthusiastic Iranian nation will reach the peaks of progress, grandeur and glory.

The Supreme Leader of the Islamic Revolution further praised the presence of the Iranian nation in the Quds Day rallies and said that the enthusiastic presence of the Iranian people in the rallies was the manifestation of their determination.
Ayatollah Khamenei said that the crimes and atrocities of the Zionist regime increased the motivation of the Iranian nation to take part in the Quds Day rallies.

Ayatollah Khamenei said that the issue of Palestine is still the most important issue of the Muslim world.
He further referred to the crimes and oppressions of the Zionist regime against the people of Palestine in Gaza and the West Bank and said: "The enemies of the Palestinian nation and the supporters of the Zionist regime held a meeting in Washington in order to cover up their crimes. And they called it peace talks. But who is this peace between? Does this peace have any meaning considering the realities of Palestine?"
The Supreme Leader of the Islamic Revolution said that the efforts of the Zionist regime to make Quds a Jewish area are a great crime and said that Muslim governments should fulfill their duty in this regard.
Ayatollah Khamenei praised the faith, valor, and resistance of the Palestinian people in the face of the plots and heavy pressures of the Zionist regime and its supporters. He further stated: "The Palestinian nation is now stronger and more determined than any other time. And it will undoubtedly remove the fake Zionist regime from the Palestinian lands."
Elsewhere in his speech, Ayatollah Khamenei referred to the issue of the flood in Pakistan and said that it is currently the most urgent issue of the Muslim world.
He expressed his sorrow for the pains suffered by the Muslim Pakistani nation and urged all Muslims of the world to help the grief-stricken people of Pakistan.
The Supreme Leader of the Islamic Revolution said that the aid given by the Iranian people and government to the flood-stricken people of Pakistan is insufficient and urged all Muslim government, nations, and organizations - including the Organization of the Islamic Conference -to rush to the aid of the people and government of Pakistan.

۱۳۸۹ شهریور ۲۴, چهارشنبه

انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» بى‏تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده‏ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود» we have, without doubt, sent down the message; and we will assuredly guard it (from corruption)

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا» و کسانى که کفر ورزیدند گفتند این [کتاب] جز دروغى که آن را بربافته [چیزى] نیست و گروهى دیگر او را بر آن یارى کرده‏اند و قطعا [با چنین نسبتى] ظلم و بهتانى به پیش آوردند» The unbelievers say: 'This is but a falsehood he has forged ? another nation has helped him. ' So they have come with wrong and falsehood

یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد نور خود را کامل خواهد گردانید» their intention is to extinguish allah's light (by blowing) with their mouths: but allah will complete (the revelation of) his light, even though the unbelievers may detest (it)

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ»  این است آیات قرآن؛ کتاب روشنگر» these are the symbols (or verses) of the perspicuous book


Supreme Leader's Message Condemning Insult to the Holy Quran

In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful
Surely We have revealed the Reminder, and surely We are its Guardian. [The Holy Quran, 15:9]
Dear Iranian nation, Great Islamic Ummah,
The insane, hateful, and disgusting insult to the Holy Quran in the United States which took place under police protection is a bitter and important event which cannot be considered as only an insane move by a number of worthless mercenaries. This is a calculated move by centers which have pursued the policy of Islamophobia and anti-Islamism for many years. And they have fought against Islam and the Holy Quran by using hundreds of methods and thousands of propaganda and operational tools. This is another link in the disgraceful chain that was formed by the treachery of the apostate Salman Rushdie and was continued by the hundreds of anti-Islam Hollywood movies and the move by the wicked Danish caricaturist. These moves have now led to this hateful theatre. Who and what is behind these evil moves?
Analyzing this evil process - which was accompanied during the recent years by criminal operations in Afghanistan, Iraq, Palestine, Lebanon, and Pakistan - leaves no doubt about the fact that the process is planned and controlled by the heads of the domineering powers and Zionist think tanks which wield the greatest influence on the US government, its military and security organizations, the British government and some European governments. They are the same people whom independent and truth-seeking research is increasingly pointing the finger to at being the main culprits of the events of September 11. That event provided the criminal then-US President with a pretext to attack Iraq and Afghanistan and he declared a crusade. The same person announced yesterday - according to reports - that this crusade has now become complete with the entry into it of churches.

The purpose of the recent disgusting action is on the one hand to extend opposition against Islam and Muslims to all levels of Christian communities, to put a religious façade on such opposition, and to gain support from religious biases and concerns through the use of churches and priests. On the other hand, they intend to divert the attention of Muslim nations from the issues and developments of the Muslim world and the Middle East by causing them to be enraged and offended by this great offence.
This spiteful action is not simply the beginning of a movement. Rather, it is one of the stages of the long process of anti-Islamism that is led by the Zionist regime and the US. All the heads of the arrogant powers and Aimmatul Kufr [leaders of Kufr] have now stood against Islam. Islam is the religion of human freedom and morality and the Holy Quran is the book of mercy, wisdom, and justice. It is the duty of all freedom seekers of the world and followers of Abrahamic religions to stand by Muslims and oppose the evil policy of Islamophobia which is being carried out through such disgusting methods. The heads of the US government will not be acquitted of complicity in this hideous event through their use of hollow and deceiving remarks. All the rights and honor of millions of innocent Muslims in Afghanistan, Pakistan, Iraq, Lebanon, and Pakistan as well as what they hold sacred have been trampled underfoot for many years. Hundreds of thousands of people have been killed, tens of thousands of men and women have been enslaved and tortured, thousands of children and women have been abducted, and millions of people have been paralyzed and disabled. What have they fallen victim to? Why do western media introduce Muslims as the symbol of violence and Islam and the Holy Quran as a danger for humanity despite all such innocence? Who can believe that this vast plot is probable and practical without the assistance of the Zionist circles operating within the US government?
Muslim brothers and sisters from Iran and all parts of the world,
I deem it necessary to mention a few points to everyone.
First, this event and the preceding events clearly show that what is being targeted by the global arrogant powers is the essence of Islam and the Holy Quran. The blatant opposition of the arrogant powers against the Islamic Republic is a result of the clear opposition of the Islamic Republic against the global arrogance. And pretending not to be hostile towards Islam and other Muslims is a great lie and evil deception. They are opposed to Islam and everyone who is committed to it. They are opposed to all signs of being a Muslim.
Second, this chain of spiteful actions against Islam and Muslims is the result of the fact that the light of Islam has been brighter than ever before during the past few decades and that the influence of Islam on the hearts has been increased more than ever before both in the Muslim world and even in the west. These actions are the result of the fact that the Muslim world is more aware than ever before and that Muslims are determined to break the chain of two centuries of domination and invasion by the arrogant powers. The insult to the Holy Quran and the Holy Prophet (s.w.a.) is an event which represents a great promise despite its bitter nature. The brilliant rays of the Holy Quran will become brighter on a daily basis.
Third, we should all know that the recent event has nothing to do with churches and Christianity. And the puppet-like moves of some insane priests and mercenaries should not be written down in the record of Christians and their religious men. Muslims will never do similar actions with regard to what is held sacred in other religions. Public discord among Muslims and Christians is exactly what the enemies and those who planned this insane theatre desire. And what the Holy Quran has taught us is the opposite of what they did.
Fourth, it is now the US government and its policymakers that all Muslims hold responsible. If they are honest in claiming that they are not involved in the events, they should properly penalize the main elements behind this great crime and the perpetrators of this crime who caused pain in the hearts of one and half billion Muslims.
Greetings be upon Allah's pious servants
Sayyid Ali Khamenei
Shahrivar 22, 1389

اهداف پشت پرده اقدام ننگین قرآن سوزی

"آتش زدن قرآن، اگر چه تلخ تر و نفرت انگیزتر از آن است که زبان و قلم را یارای شرح آن باشد اما، این سکه روی دیگری نیز دارد و آن، اعتراف صریح و بی پرده آمریکا- بخوانید صهیونیست های حاکم بر کاخ سفید- به ناتوانی و درماندگی خود در برابر موج پرشتاب اسلامگرایی و به قول حضرت امام(ره)، تسخیر سنگر به سنگر نقاط کلیدی جهان است."
مدیرمسئول روزنامه کیهان نسبت به اقدام ننگین قرآن سوزی در آمریکا واکنش نشان داد.
حسین شریعتمداری در یادداشتی که امروز در این روزنامه منتشر شده،این اقدام توهین آمیز را در راستای وحشت سران کاخ سفید از گسترش روزافزون موج اسلامگرایی در این کشور دانست.
متن این یادداشت در ادامه می‌آید:
"آتش زدن قرآن، اگر چه تلخ تر و نفرت انگیزتر از آن است که زبان و قلم را یارای شرح آن باشد اما، این سکه روی دیگری نیز دارد و آن، اعتراف صریح و بی پرده آمریکا- بخوانید صهیونیست های حاکم بر کاخ سفید- به ناتوانی و درماندگی خود در برابر موج پرشتاب اسلامگرایی و به قول حضرت امام(ره)، تسخیر سنگر به سنگر نقاط کلیدی جهان است و تنها از این زاویه می توان اقدام نفرت انگیز آمریکا در به آتش کشیدن قرآن را به ارزیابی نشست. دولتمردان آمریکایی از جمله اوباما، در واکنش نسبت به این حرکت وحشیانه اعلام کرده اند که مطابق قوانین آمریکا و اعلامیه جهانی حقوق بشر و پروتکل های بین المللی آزادی بیان! که آمریکا امضاء کننده و متعهد به آن است، حق مقابله و پیشگیری از به آتش کشیدن قرآن را ندارند! و توضیح نداده اند که اولا؛ قرآن کلام و بیان خداست بنابراین به آتش کشیدن آن نقض آشکار و مقابله غیرقابل توجیه «آزادی بیان» است و ثانیا؛ در اعلامیه جهانی حقوق بشر تاکید شده است که آزادی های تصریح شده و مجاز در این بیانیه مشروط به آن است که سلب آزادی و یا نفی آرامش و حقوق دیگران را در پی نداشته باشد. ثالثا؛ امروزه سخن از احترام به آزادی بیان و حقوق دیگران از سوی دولت آمریکا فقط یک شوخی تلخ و گزنده است و رابعا... خامسا و... بنابراین دولتمردان آمریکایی مسئول مستقیم این اقدام زشت و نفرت انگیز هستند و مسلمانان در همه جای جهان و از جمله در آمریکا، نه فقط حق قانونی، بلکه تکلیف الهی خود می دانند که از دولت آمریکا به خاطر این جنایت انتقام بگیرند و بدیهی است که شهادت در این انتقام گیری مقدس را موهبت بزرگ الهی و هدیه ای ملکوتی می دانند و صد البته آمریکایی ها با اینگونه تصمیم های جدی و غیرقابل تغییر امت اسلامی ناآشنا نیستند و بارها سنگینی آن را احساس کرده اند.
می گویند - و راست می گویند- کسانی که به آخر خط می رسند به سیم آخر می زنند. آتش زدن کلام الله مجید با برنامه ریزی گسترده و هزینه های هنگفت و کلان آمریکا برای جلب حمایت ملت های مسلمان نه فقط همخوانی ندارد، بلکه در تضاد کامل است.
بنابراین، چرا صهیونیست های حاکم بر کاخ سفید دست به این اقدام احمقانه می زنند؟ و تمامی سرمایه های کلان و برنامه ریزی های گسترده خود برای فریب مسلمانان را بر باد می دهند؟ آیا نمی توانند درک کنند که این حرکت مشمئزکننده، خشم تمامی مسلمانان جهان را علیه آمریکا و متحدان صهیونیستش برمی انگیزد؟ و آیا نمی فهمند که نمی توانند مسئولیت این اقدام مشمئزکننده را به گردن یک کشیش مالیخولیایی و یا چند تن از اوباش آمریکایی بیندازند؟! به یقین از عواقب این فاجعه باخبرند، بنابراین انگیزه این اقدام نفرت انگیز را تنها در چند محور زیر می توان جستجو کرد.
1- نظرسنجی های رسما انجام گرفته- از جمله نظرسنجی موسسه معروف گالوپ- انتشار میلیون ها مقاله، هزاران کتاب و صدها فیلم مستند برای اکثریت قریب به اتفاق مردم آمریکا کمترین تردیدی باقی نگذاشته است که واقعه 11 سپتامبر را صهیونیست های آمریکایی در نشست سال 2000 بیلدربرگ طراحی کرده و به اجرا گذاشته اند تا به زعم خود افکار عمومی جهانیان و از جمله مردم آمریکا را برای حمله به افغانستان، عراق - و سپس ایران- فراهم آورند. امروزه مردم آمریکا، دولتمردان این کشور و صهیونیست های حاکم بر کاخ سفید را عامل جنایت 11 سپتامبر و قتل عام هزاران انسان می دانند. پروژه احمقانه قرآن سوزی در سالگرد واقعه 11 سپتامبر تلاش بی حاصل گروه صهیونیستی بیلدربرگ برای انتقال افکار عمومی آمریکایی ها به فریب 2001 و تکرار همان دروغ بزرگ است که در آن، جنایت 11 سپتامبر را به مسلمانان نسبت داده بودند.
2- سیاست پردازان و تصمیم سازان آمریکایی رویکرد پرشتاب به اسلام را نه فقط انکار نمی کنند بلکه بارها در مجامع رسمی و تصمیم ساز خویش از این پدیده ابراز نگرانی جدی کرده اند.
جیمز ولسلی، اولیورکوئین، آلوین تافلر و زئیف شف و دهها استراتژیست صاحب نام آمریکایی و اروپایی هر یک در بررسی های جداگانه به درستی پیش بینی کرده بودند که اسلام، قطب قدرت بلامنازع در آینده ای نه چندان دور است و سیاستمداران و برنامه ریزان غربی درستی این پیش بینی را در رخدادهای پی درپی این سال ها به وضوح دیده اند. «قرآن سوزی» اگرچه اقدامی نفرت انگیز است ولی حرکتی است برای متهم کردن اسلام به خشونت گرایی که صدالبته اقدامی احمقانه است و مانند بسیاری از اقدامات مشابه دیگر، نتیجه معکوس درپی خواهد داشت. گفتنی است که در سال 2005-4 سال بعد از واقعه 11 سپتامبر، دو موسسه استراتژیک آمریکایی «کارنگی» و آمریکن اینترپرایز در بررسی های جداگانه ای اعلام کردند بعد از حمله بوش به مسلمانان در جریان واقعه 11 سپتامبر، مراجعه به قرآن در میان غربی ها رواج چشمگیر و غیرمنتظره ای داشته است و بسیاری از مراجعه کنندگان، حقیقت اسلام را با آنچه دولتمردان آمریکایی و اسرائیلی معرفی می کنند متفاوت یافته اند و شمار قابل توجهی نیز به اسلام گرائیده اند. این دیدگاه در بررسی اعلام شده گروه آمریکایی موسوم به «کمیته خطر» نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
3- «نئوکان»ها در آمریکا که مجموعه ای از صهیونیست ها و مسیحیان صهیونیست هستند و بسیاری از پست های کلیدی این کشور را -صرفنظر از حاکمیت ظاهری دموکرات ها و یا جمهوری خواهان - در اختیار دارند همواره از نزدیکی مسیحیان و مسلمانان و اتحاد آنان علیه صهیونیست ها نگران بوده اند مخصوصاً آن که مسیحیان آموزه های مشترک فراوانی با مسلمانان دارند- در کلام خدا نیز از مسیحیان با عنوان نزدیکترین و دوست ترین مردم به مسلمانان یاد شده است- فاجعه قرآن سوزی و اعلام پیشاپیش آن از سوی یک کشیش مسیحی می تواند اقدامی برای فاصله انداختن میان مسیحیان و مسلمانان تلقی شودکه بدیهی است نتیجه مطلوب نئوکان ها را به دنبال نخواهد داشت. همانگونه که اعلام آغاز جنگ صلیبی از سوی بوش و بعد از واقعه 11 سپتامبر، پی آمدی معکوس داشت و امروزه نیز ملت های مسلمان، اقدام شرم آور یک کشیش دم دستی و چند اوباش آمریکایی را به حساب جامعه مسیحی جهان و از جمله مسیحیان آمریکایی نمی نویسند و اعلام انزجار بسیاری از مسیحیان از این اقدام احمقانه نشانه دیگری از درستی این برداشت است.
4- و بالاخره خشم و عصبانیت آمریکا و متحدانش-مخصوصاً صهیونیست ها- از حرکت و گسترش پرشتاب اسلام قابل درک است. در کلام خدا درباره اسلاف آنان آمده است؛«... از شدت کینه ای که نسبت به شما-مسلمانان- دارند سرانگشت خشم به دندان می گیرند. (ای پیامبر) به آنان بگو از این خشم و عصبانیت بمیرید که خدا از درون ها با خبر است» آیه 119 سوره مبارک آل عمران."

۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

لعنت خداوند بر توهین کنندگان به کلام الله مجید

از دستورات شیطان پرستان برای گرفتن نیروهای شیطانی جسارت به قرآن شریف است
اما غافل از اینکه با اینکار نه تنها چیزی بدست نمی آورند بلکه همه هستی خود را از دست می دهند
چرا که :
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون
کسانیکه این اعمال شنیع را انجام می دهند در هیچ دینی حتی دینهای تحریف شده هم نیستند بلکه خط از شیطان می گیرند
ان الشیطان لکم عدو مبین
خداوند بزودی با ظهور حجتش چهره ارض الله را از وجود کثیف شیاطین جن و انس پاک کند
سرباز جان برکف

۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

مستندات 11 سپتامبر

حتما آنان که وقایع 11 سپتامبر را در همان روز واقعه پی گیری می کردند ، فراموش نکرده اند در اولین خبرهای اعلام شده ، صحبت از 8 هواپیمای ربوده شده ، به میان آمد که به جز برخورد 3 تای آنها با برج های نیویورکی و مرکز پنتاگون در واشینگتن ، از 5 هواپیمای دیگر خبری اعلام نشد. اما پس از فرو خوابیدن سر و صداها و التهاب ها ، ناگهان گفته شد که فقط 4 هواپیما ، ربوده شده بودند که دو تای آنها به برج های دو قلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک برخورد کرده ، یکی دیگر به مرکز پنتاگون و آخری نیز در مکانی دورافتاده سقوط کرده است. اگرچه از هواپیمایی که ادعا شد به مرکز پنتاگون برخورد کرده ، هیچ نشانه ای ارائه نگردید . به قول کارشناسان از آن هواپیما حتی قطعه ای کوچک ، مثلا تکه ای از بدنه یا موتور و یا دیگر نقاط آن ، در مقابل نگاه رسانه ها و خبرنگاران قرار نگرفت.(گویی هواپیمای مذکور در اثرآن برخورد کاملا پودر شده و هیچ اثری از خود باقی نگذاشته بود) همچنین تکرار اخبار آن به شدت سانسور گشت و شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی به دلیل مسائلی که از سوی کاخ سفید، امنیت ملی خوانده شد ، از تاکید بر جوانب آن منع گشتند. این سکوت خبری به مدت 4 سال و تا یکی دو سال پیش ادامه داشت که ناگهان پنتاگون اعلام کرد قصد انتشار تصاویر برخورد هواپیمای مذکور با ساختمان اصلی ستاد ارتش آمریکا را دارد. این درحالی است که سال گذشته یکی از سایت های اینترنتی با انتشار تصاویر مستندی بر اساس عکس هایی که بخش های تخریب شده ساختمان پنتاگون را نشان می داد ، امکان برخورد هواپیما با آن ساختمان را همراه طرح های گرافیکی بررسی کرده و نتیجه گرفته بود که تنها یک موشک زمین به زمین می توانسته به آن صورت خرابی به بار آورد. البته عدم ارائه حتی قطعه کوچکی از هواپیما از سوی مسئولین پنتاگون در طول این پنج سال هم ادعای فوق را تقویت می کند .
این در حالی است که قبول تخریب کامل برج های دوقلوی نیویورکی هم با آن ساختار امن و محکم در اثر برخورد هواپیما و بدون کمک مواد منفجره دیگر ، از سوی کارشناسان مربوطه کاملا مورد تردید قرار گرفته است. در ژوئن 2006 روزنامه انگلیسی دیلی میل نوشت که هفتاد و پنج استاد دانشگاه آمریکا طی تحقیقات خود به این باور رسیده اند که دو هواپیمای مسافربری مذکور به تنهایی قادر به تخریب دو برج مرکز تجارت جهانی نبوده اند. براساس این تحقیقات فیلم مستندی ساخته شد که هیچگاه اجازه نمایش در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی را نیافت.
در آن فیلم مستند، 75 استاد یاد شده دانشگاه که خود را روشنفکران حقیقت‌یاب 11 سپتامبر نامیده‌اند، معتقدند واقعیت‌ها و شواهدی که آنها در تحقیقات خود به دست آورده‌اند ، غیرقابل انکار بوده و نقطه نقطه بزرگترین توطئه تاریخ را به هم متصل می‌کند. اساتید مذکور که در دانشگاه‌های سراسر آمریکا مشغول به تدریس هستند، با انتشار مقاله‌ها و گزارشات مختلف، بسیاری از نظریات توطئه مطرح شده در اینترنت از سال 2001 تاکنون را قابل باور کرده‌اند.
پرفسور استیون جونز، استاد فیزیک در یکی از دانشگاه‌های ایالت اتاوا، و یکی از اعضای این گروه می‌گوید: "امکان نداشت برج‌های دوقلو با برخورد دو هواپیمای مسافربری به این شکلی که دیدیم فرو بریزند. "
او ادامه می دهد :"... سوختن سوخت هواپیماهای جت ، دمای کافی برای ذوب کردن فولاد را تامین نمی‌کند و دود سفیدی که در اطراف این ساختمان‌ها دیده شد نیز نشانه انفجار‌های کنترل شده برای فروریختن آنها است. بررسی ساختار این ساختمان‌ها نشان داد آنها بر اثر مواد آتش‌زا که منجر به ذوب شدن فولادها شده است، ضعیف شده و سپس سقوط کرده‌اند."
کمیسیون تحقیقات کنگره درباره حملات 11 سپتامبر پس از تحقیقات گسترده این نظریه توطئه را رد کرد اما این اساتید دانشگاه به دنبال قانع کردن کنگره برای بازگشایی این پرونده هستند.
پرفسور جونز می گوید:"ما باور نمی‌کنیم که این 19 هواپیما ‌ربا و چند نفر دیگر در غارهای افغانستان به تنهایی این حملات را اجرا کرده‌اند."
این اساتید دانشگاه آمریکا معتقدند تعدادی از نومحافظه‌کاران آمریکا در گروهی با نام "پروژه قرن جدید آمریکا" که قرار است سیطره این کشور را بر جهان تضمین کند، حملات به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را به عنوان بهانه‌ای برای حمله به افغانستان، عراق مطرح کرده‌اند. آنها معتقدند حملات 11 سپتامبر سال 2001 که زمینه ساز حملات نظامی این کشور به عراق و افغانستان بود، در واقع توسط جنگ‌طلبان داخلی این کشور رهبری شد. به عقیده این اساتید، حملات به نیویورک و واشنگتن اقدامی داخلی بود که برای توجیه حمله و اشغال کشورهای نفت‌خیز انجام شد.
نظریه فوق را بسیاری از واقعیات انکار ناپذیر دیگر تایید می کنند. واقعیاتی که اغلب توسط دوربین ها به تصویر کشیده شده اند. در هر فیلم ویدئویی کوتاهی از ماجرا، فوران (گاهی اوقات حجم کوچکی از) گرد و غبار را از کناره‌های برج‌ها می‌بینید که تحلیلگران رابه تفسیر ذیل از ماجرا رهنمون می سازد:
برج‌ها به خاطر برخورد دو بوئینگ 767 و انفجار و آتش‌سوزی پس از آن فرو نریختند. آنها در یک برنامه تخریب کنترل شده ویران شدند. آن فواره خاک و دود که در فیلم‌ها مشهود است، ترکش‌های مواد منفجره‌ای بود که قبل از حمله‌ها در ساختمان کار گذاشته شده بود. ‌ در این نگرش و تحلیل ، مسئول ویرانی مرکز تجارت جهانی (WTO) نه القاعده، که دولت ایالات متحده آمریکاست. از نگاه آنان، پنتاگون با یک جت مسافربری تجاری هدف قرار نگرفت، یک موشک کروز بخش‌هایی از ساختمان پنج‌ضلعی وزارت دفاع را ویران کرد.
دو فیلمی که در سال ٢٠٠٧ ماجرای پرواز شماره 93 را به تصویر کشیدند ، حکایت چهارمین هواپیمای به اصطلاح ربوده شده روز 11 سپتامبر 2001 را نقل کردند که با تلاش مسافرین آن ، به هدف خود یعنی برخورد با ساختمان دیگری از مراکز مهم آمریکا نرسید و در منطقه ای دورتر در پنسیوانیا با زمین برخورد کرده و منفجر شد. داستان این فیلم ها که براساس برخی نقل قول های بازماندگان قربانیان آن پرواز ، از آخرین تماس تلفنی با بستگانشان به همراه تخیلات فیلمسازان آثار مذکور شکل گرفته ، بعدا مورد اعتراض همان بازماندگان واقع شد . بازماندگان مذکور ماجرای مذکور را به شدت تحریف شده خواندند ! این در حالی است که در آن مکالمات تلفنی یاد شده ، حتی در خود فیلم های مذکور ، هیچگونه نشانه ای از اینکه چگونه مسافرین آن پرواز ، نقشه ریخته و سپس با اتحاد علیه ربایندگان ، به آنها حمله برده و مانع اجرای عملیاتشان شدند ، دیده نمی شود و کاملا روشن است که سازندگان این دو اثر به جای معلوم شدن حقیقت ، تنها برآن بوده اند قصه ای سرهم کرده و فیلمی (به قول همان بازماندگان حادثه) اکشن بسازند!
از دید حامیان نظریه حقیقت یابان 11 سپتامبر ، پرواز شماره 93 شرکت یونایتد، آنچنانکه در سینما روایت شده یعنی از طریق دو فیلم "یونایتد 93 " (پال گرین گرس) و "پرواز 93" (پیتر مارکل) برپرده رفته است، پس از حمله هواپیماربایان به کابین خلبان سقوط نکرد، بلکه جنگنده‌های نیروی هوایی آمریکا عمدا آن را مورد هدف قرار دادند. (پیش از آن در خبرها ربایندگان ، توسط نیروی هوایی آمریکا تهدید شده بودند که هواپیماهای ربوده شده در صورت فرود نیامدن مورد حمله جنگنده ها قرار خواهند گرفت ). به اعتقاد آنان، تمامی فاجعه روز یازدهم سپتامبر توسط دولت فدرال برنامه‌ریزی و اجرا شد تا کمی بعد به بهانه‌ای تبدیل شود برای آغاز جنگ در خاورمیانه.
شماره سپتامبر 2007 مجله تایم در گزارشی از فیلمی به نام "تغییر بی‌قاعده" نام می برد و آن را یکی از افشاگرترین فیلم‌هایی می داند که درباره 11 سپتامبر ساخته شده . ادامه گزارش مجله تایم می گوید که این فیلم پر از آمار، تصاویر، مدارک و گفته‌های شاهدان عینی است. متخصصان در مصاحبه هایشان دلایل خود را ارائه می دهند و نوای موسیقی هیپ‌هاپ در سرتاسر فیلم به گوش می‌رسد. آنها یازدهم سپتامبر را از نو بازسازی کرده‌اند. نقطه به نقطه و فریم به فریم.
یک گوینده لحظه به لحظه ماجرا را شرح می‌دهد. ‌آماتورها ، شماری از انسان‌های سختکوش (که بعضی‌ حتی 20 ساله‌اند) با سرمایه شخصی و لپ‌تاپ‌هایشان و تصاویری که در اینترنت موجود بوده ؛این فیلم را ساخته‌اند .
در بخش حمله به پنتاگون در این فیلم ، با حقایق جالبی روبه‌رو می‌شویم.. بخش آسیب دیده پنتاگون اصلا طبیعی به نظر نمی‌رسد. خسارت وارده به هیچوجه در حد آن برخورد نسبت داده شده توسط یک هواپیمای بویینگ 767 نیست. سوراخ ایجاد شده در دیوار خارجی پنتاگون ، 23 متر است اما طول بال‌های بوئینگ 767 به 38 متر می‌رسد. چرا سوراخ وسیع‌تر نیست؟ چرا همه‌چیز این‌قدر تمیز به نظر می‌رسد؟
ممکن است متخصصان بگویند سوراخ توسط دماغه هواپیما ایجاد شده است و نه بال‌ها که به خاطر برخورد با زمین کنده شده بودند. اما بال‌ها کجا افتاده‌اند؟ چه بر سر دم و موتور هواپیما آمد؟ در تصاویر بخش ویران شده پنتاگون ( که در فیلم هم دیده می‌شود) هیچ اثری از جت مسافربری دیده نمی‌شود. مقامات رسمی‌ می‌گویند هواپیما ابتدا بر اثر سقوط در محوطه چمن ساختمان ، یک بال خود را از دست داد. ‌ می‌گویند هواپیما در مسیر سقوط به پنج تیر چراغ برق هم برخورد کرده است اما عکس‌هایی که از این تیرها در فیلم دیده می‌شود، شگفت‌آور است. تیرها خسارت اندکی دیده‌اند و اصلا آیا "هانی‌هانجور" که گفته می‌شود کنترل هواپیما را پس از ربودن آن در دست گرفت، توانایی چنین اقداماتی را داشته است؟ تنها چند هفته قبل از یازدهم سپتامبر او در یک امتحان پرواز رد شده بود. کارمندان پنتاگون می‌گویند پس از انفجار بوی باروت بی دود را حس می‌کرده‌اند. نوعی ماده منفجره که در موشک‌های کروز به کار می‌رود.
فیلم "تغییر بی‌قاعده" عقل سلیم بیننده را به این نکته مهم می‌رساند که باید توضیحات مقامات رسمی از حادثه را فراموش کند..
کوری رووه، یکی از سازندگان فیلم که تنها 23 سال دارد، می‌گوید: "هدف فیلم تنها یک چیز است: مردم باید متقاعد شوندکه داستان‌های دیگری هم از ماجرا وجود دارد. داستان‌هایی که رسانه‌های اصلی و دولت هیچگاه تعریف نمی‌کنند. "
او ادامه می‌دهد:‌"آن 19 هواپیماربا در 2 ساعت، از تمامی بخش‌های امنیتی به راحتی گذشتند و 4 هواپیمای مسافربری را به چنین ساختمان‌هایی کوبیدند و در تمام این مدت ارتش هیچ کاری برای متوقف کردن آنها انجام نداد، آن هم در محافظت‌شده‌ترین فضای هوایی سراسر جهان در ایالات متحده. این به نظر من توطئه دولت آمریکا است، دم و دستگاه بوش."
رووه می گوید:" دولت در این فیلمنامه نقش وطن‌پرستی تحسین‌آمیزش را به خوبی بازی کرد. اگر می‌خواهید سلاح‌های کشتار جمعی ساختگی را در یک کشور دیگر ریشه‌کن کنید، بهترین کار راه انداختن چنین حملات تروریستی ساختگی به کشورتان است!! "
او به حمله آمریکا به عراق به بهانه در اختیار داشتن سلاح‌های کشتار جمعی اشاره می‌کند که در عراق هیچگاه چنین سلاح‌هایی کشف نشد.
‌شاید بتوان گوشه ای از حقایق 11 سپتامبر را در مستندی که سال بعد ازآن حادثه ، بوسیله 11 فیلمساز مستقل دنیا همچون یوسف شاهین ، کلود شابرول ، شان پن ، کن لوچ ، الخاندرو گونزالس ایناریتو و...در بخش های جداگانه ساخته شد ، مشاهده کرد. که یکی از آن بخش ها ساخته کن لوچ به حادثه ای دیگر در 11 سپتامبر 28 سال قبل از واقعه برج های نیویورکی می پرداخت ؛ به فاجعه کودتای نظامیان شیلی در 11 سپتامبر 1973 که بوسیله آمریکا و عواملش مانند ژنرال پینوشه علیه حکومت ملی و مردمی سالوادور آلنده انجام شد و طی آن دهها هزار تن با رگبار مسلسل های آمریکایی کشته شدند. کن لوچ می گوید اگر در حادثه برج های مرکز تجارت جهانی نیویورک حدود 3هزار نفر (که البته رقم بالایی است) جان باختند ، در جریان کودتای شیلی ، تنها در استادیوم سانتیاگوی شیلی بیش از 30 هزار نفر قتل عام شدند.در حالی که هیچ مراسمی برایشان برپا نگشت ،اشکی برایشان ریخته نشد و گروه و سازمان بین المللی برایشان دل نسوزاند!!!

۱۳۸۹ شهریور ۲۱, یکشنبه

سوزاندن قرآن کریم جنایت شیطانی دیگر و بستن شمشیر شیطان بزرگ از رو

بالاخره دور نهایی از حملات شیطان پرستان آغاز شد تا جهان را از انتظار خلاص کنند
ارتباط 11 سپتامبر با شیطان پرستان چیست ؟
قبلا نیز بیان شد که 9 و 11 از اعداد مقدس ماسونهاست لذا نباید تعجب کرد اگر حادثه برخورد دو هواپیما با برج های دو قلوی تجارت جهانی در روز یازده از ماه نهم اتفاق بیافتاد , و سپس 911 روز بعد از آن ، حادثه بمب گزاری در مادرید به وقوع بپیوندد . طراحان این اتفاقات از سالها پیش و بر مبنای پیشگویی های نوستراداموس کابالیست آن را طراحی نمودند تا به زور هم که شده است پیشگویی اعقاب خود را به تحقق برسانند.
برای اطلاعات بیشتر باز هم پیشنهاد می شود مراجعه کنید ( روی جمله زیر کلیک کنید )
اسرار دلار
شما هم محکوم کنید تا در زمره بی تفاوتان ثبت نشوید .